داستان میتواند توجه شنونده را جلب کند و او را به دنیای خود ببرد. هرچه مخاطب بیشتر درگیر داستان شود، احتمال اینکه بیشتر تحتتاثیر قرار بگیرد و دیدگاههای مطرحشده در داستان را بپذیرد بیشتر است و نهایتاً وقتی مخاطبی از دنیای داستان بیرون میآید، تغییر کرده است. نه فقط برای یک یا دو دقیقه، بلکه این تأثیرات ماندگارند. کتاب «قدرت داستانگویی در کسبوکار» هم دقیقاً دست روی همین موضوع گذاشته است و توضیح میدهد که چرا داستانگویی قدرت تغییر نحوه اندیشیدن، احساس کردن و رفتار کردن افراد در کسبوکار را دارد و چگونه میتوانید خودتان از این قدرت استفاده کنید. نویسنده این کتاب میگوید: داستان، همان چیزی است که مشتریان را به هواداران، کارکنان را به مبلغان کسبوکار و مدیران را به رهبران تبدیل میکند و ماهیت و اثر بازاریابی و نگاه ما به خودمان را تغییر می دهد. اینکه این تغییر چطور به وجود می آید، موضوع این کتاب است.
همه ما دوست داریم وقتی موضوعی را بیان می کنیم، دیگران به آن توجه کنند، پیام ما اثرگذار باشد و در ذهن بماند. اما بسیاری از مواقع، با وجود تلاش های بسیار، حرف ما در انبوه پیام ها گم می شود و کسی به آن توجه نمی کند. یکی از راه های غلبه بر این مشکل، انتقال پیام با روایت داستانی است؛ راهکاری که باعث افزایش توجه مخاطب و اثرگذاری و ماندگاری پیام شود. امروزه در کسب و کارها با تشدید رقابت ها و ظهور رسانه های جدید، دیگر صرفا معرفی محصولات و خدمات و بیان مزیت های استفاده از آن ها، برای مشتری کافی نیست. این روزها جلب توجه مشتری بسیار سخت شده و به نظر می رسد که داستان گویی به یکی از ابزارهای کلیدی کارآفرینان، کسب و کارها و برندها تبدیل شده است. این داستان گویی ها نه فقط در مورد محصولات و خدمات بلکه در مورد ارزش ها و فضای کسب و کارها می باشند و فرصتی را برای گفت و گو و تعامل بیشتر با مشتریان به وجود می آورند. از ویژگی های منحصر به فرد داستان گویی این است که نگاه مشتریان کسب و کار را از میدان تحلیل منطقی بیرون می برد و به قلمروی احساس وارد می کند. حرف اول و آخر نویسنده در کتاب (قدرت داستان گویی در کسب و کار) این است: هرگز قدرت یک داستان خوب را دست کم نگیرید.گفتن داستان مناسب در لحظهی مناسب، بسیاری از چالشهایی را که کسبوکارها با آن مواجه هستند، در یک چشم بر هم زدن حل میکند. کیندرا هال با زبانی ساده به شما توضیح میدهد که هدف هر کسبوکاری ارائه خدمات یا محصول یا ارزشی جدید به مشتریان است. اما ایجاد ارتباط بین مشتریان با کسبوکار شما، بههیچوجه ساده نیست. چالشهایی که در این مسیر به وجود میآیند، شکافهایی هستند که همه با آن درگیرند. وقتی یک شرکت دانشبنیان برای جذب سرمایهگذار تلاش میکند، به هر دری میزند تا محصولش را بفروشد اما موفق نمیشود و هزاران چالش دیگر، شکافی به وجود میآید که فقط با یکچیز میتوان روی آن پل زد: داستان.