سازمان‌های سنتی، که بر پایه بوروکراسی (Bureaucracy) ساخته شده‌اند، دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای دنیای امروز نیستند. ساختارهای پیچیده، سلسله‌مراتب‌های غیرضروری، و قوانین سخت‌گیرانه باعث شده‌اند که سازمان‌ها کند و بی‌روح شوند. در این سیستم‌ها، خلاقیت و انگیزه کارکنان اغلب در سایه کنترل و دستورهای مدیریتی از بین می‌رود. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که سرعت تغییرات و نیاز به نوآوری بسیار بالاست. سازمان‌هایی که هنوز به مدل‌های قدیمی مدیریت تکیه دارند، نمی توانند در این دنیای پویا رقابت کنند. نویسندگان این کتاب، همل و زانینی تأکید می‌کنند که هدف از سازمان‌دهی، تسهیل خلاقیت انسانی و ایجاد ارزش است، نه فقط کنترل و مدیریت کارکنان. آن‌ها معتقدند که برای تحول سازمان‌ها، باید از تمرکز صرف بر قوانین و سلسله‌مراتب فاصله گرفت و به جای آن، ساختارهایی ایجاد کرد که بر اساس انعطاف‌پذیری، نوآوری و توانمندسازی کارکنان شکل گرفته باشند.

در این کتاب، مفهوم جدیدی به نام “انسان‌سالاری” (Humanocracy)  معرفی می شود که در تضاد کامل با بوروکراسی قرار دارد. در این سیستم، سازمان‌ها نه تنها برای کارکنان طراحی می‌شوند، بلکه به گونه‌ای هستند که ظرفیت‌های انسانی را به حداکثر می‌رسانند. در انسان‌سالاری، سلسله‌مراتب جای خود را به شبکه‌های تعاملی و مشارکتی می‌دهد که در آن تصمیم‌گیری‌ها به جای متمرکز بودن، به سطوح مختلف سازمان توزیع می‌شوند. این مدل سازمانی، افراد را نه به عنوان دنده‌های یک ماشین، بلکه به عنوان منابعی بی‌پایان از خلاقیت و نوآوری در نظر می‌گیرد. همل و زانینی توضیح می‌دهند که انسان‌سالاری نه تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهد، بلکه باعث می‌شود کارکنان احساس کنند که بخشی از چیزی بزرگ‌تر هستند. این موضوع، احساس تعلق، انگیزه و رضایت شغلی را به طرز چشمگیری بهبود می‌بخشد؛ حال آنکه سازمان‌‏های بوروکراتیک، تدریجی و یأس‌‏آورند. در بوروکراسی، قدرتی که برای شروع تغییر نیاز است به چند رهبر ارشد واگذار شده است. وقتی آنهایی که در رأس قرار دارند در دام انکار، تکبر و نوستالژی می‌‏افتند، همان‏طور که اغلب هم چنین است، آن سازمان کم کم ضعیف می شود. به همین دلیل است که تغییرات عمیق در بوروکراسی معمولاً دیرهنگام و تشنج‌‏زاست. بوروکراسی، خلاقیت و ابتکار را خفه می‌کند. به عنوان رهبران، کارمندان، سرمایه‌گذاران و شهروندان، ما شایسته شرایط بهتری هستیم. ما به سازمان هایی نیاز داریم که جسور، کارآفرین و چابک باشند. سازمان‌ها زمانی موفق خواهند بود که به اندازه انسان‌هایی که در آن‌ها کار می‌کنند، شگفت‌انگیز باشند. همل و زانینی بر این باورند که نیروی انسانی بزرگ‌ترین منبع نوآوری است و باید ساختارهایی طراحی شود که این پتانسیل را آزاد کند.
آن‌ها امیدوارند که این کتاب الهام‌بخش رهبران و مدیرانی باشد که به دنبال ایجاد تغییرات واقعی در سازمان‌های خود هستند. به گفته نویسندگان، انسان‌سالاری نه تنها آینده مدیریت، بلکه کلید موفقیت در دنیای مدرن است.