فرقی نمی‌کند که شما چه موقعیتی داشته باشید، احساسات در کار شما، نقش مهمی دارند. البته احساسات در کار برای بعضی مشاغل مثل مدیران پروژه مهم‌تر است و نقش مستقیمی ‌در موفقیت آن‌ها دارد. اگر می‌خواهید از سایر مدیران پروژه متفاوت و متمایز باشید، مدرک مدیریت پروژه به تنهایی نمی‌تواند نشان‌دهنده توانمندی و تمایز شما باشد بلکه آشنایی با هوش‌ هیجانی هم می‌تواند روش متمایزکننده دیگری باشد. مدیر پروژه‌ای که بتواند عواطف هم‌تیمی‌های خود را درک کند و در شرایط دشوار آن‌ها را تشویق کند یا واکنش مناسبی نشان دهد می‌تواند پروژه‌های موفق بیشتری در کارنامه ‌حرفه‌ای خود داشته باشد.

کتاب «هوش هیجانی برای مدیران پروژه» به شما یاد می‌دهد که هوش هیجانی چیست، چطور احساسات خود را کنترل کنید، چطور با افراد مختلف ارتباط موثر برقرار کنید، روش‌های مدیریت روابط در پروژه چیست، چطور تعارض‌ و ناسازگاری افراد درگیر پروژه را حل کنید، چطور از هوش هیجانی در پروژه‌های بزرگ و پیچیده استفاده کنید و…

برای اجرای موفقیت‌آمیز پروژه‌ها، مدیران پروژه باید مهارت‌هایی بیش از دانش فنی لازم را داشته باشند. هرچه پروژه‌ای پیچیده‌تر باشد، مهارت‌های بین‌فردی آن‌ها برای دستیابی به یک نتیجه‌ی موفقیت‌آمیز مهم‌تر می‌شود. بدون مجهز بودن به مهارت‌های لازم برای رهبری مؤثر، حتی دقیق‌ترین پروژه‌هایی که سازماندهی شده‌اند نیز می‌توانند به‌سرعت از هم بپاشند و در میانه‌ی راه به بن‌بست بخورند. آنتونی مرسینو (Anthony Mersino) در کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه (Emotional Intelligence for Project Managers)، خوانندگان را با مفاهیم اساسی هوش هیجانی آشنا می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این نوع از هوش را برای دستیابی به اهداف پروژه‌ی خود به‌کار گیرند. شاید شما سال‌های متمادی را صرف کسب دانش فنی موردنیاز برای این حرفه‌ی چالش‌برانگیز کرده‌ باشید، اما مطمئن باشید که این میزان از دانش هم به‌تنهایی کافی نیست؛ وقت آن رسیده که با افزایش هوش هیجانی، خود را از دیگر مدیران پروژه‌ی معمولی جدا کرده و کلاس کاری خودتان را تعریف کنید!

آنتونی مرسینو در کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه شما را با تمام جنبه‌های این مدل از هوش آشنا می‌کند. شاید از مطالعات پیشین خود، اطلاعاتی راجع‌به هوش هیجان کسب کرده باشید اما کتاب پیش رو اطلاعاتی بهتر و به‌روزتر را در اختیارتان می‌گذارد. مدیران پروژه‌ای که در مهارت‌های فنی قوی هستند اما در بخش هوش هیجانی ضعیف‌ترند و به کمک نیاز دارند، با مطالعه‌ی این کتاب راهنمای ارزشمند، خواهند آموخت که چگونه:

  • شکل انجام و جهت پروژه را تنظیم کنند.
  • ارتباط مؤثر برقرار کنند.
  • تیم خود را تشویق کنند، الهام‌بخش باشند و آن‌ها را به جریان بیندازند.
  • انعطاف‌پذیری و حس همکاری را قوت ببخشند.
  • با تنش‌ها، انتقادات و تغییرات ناگهانی به‌شکل سازنده‌ای برخورد کنند.
  • شکلی از روحیه‌ی بالا را ایجاد کنند که مجریان برتر را برای اجرای طرح خود جذب می‌کند.

کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه در چهار بخش اصلی به رشته‌ی تحریر درآمده است و شامل چندین بخش بسیار کامل و گسترده درباره‌ی خودآگاهی، خودمدیریتی و استفاده از هوش هیجانی برای رهبری تیم‌های سرعتی و چابک می‌شود. در پایان کتاب نیز بخشی تحت‌عنوان سخن پایانی ذکر شده است که چکیده‌ی مطالب آموزشی مرسینو را در اختیارتان قرار می‌دهد و در حکم یادداشتی خلاصه از نکات کلیدی عمل می‌کند.

دکتر علی محمد گودرزی و شیرین ناظرزاده کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه را به فارسی برگردانده‌اند و انتشارات آریانا قلم آن را منتشر و روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

بخش هایی از کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه:

بی‌شک، بسیاری از شما این باور را بدیهی می‌پندارید که مهارت هیجانی به موفقیت در مدیریت پروژه منجر می‌شود. شاید شما یکی از پنج‌میلیون نفری باشید که یکی از کتاب‌های هوش هیجانی دانیل گلمن را خریداری و واقعاً مطالعه کرده است. بله البته احساسات در کار نقش به‌سزایی را ایفا می‌کند و فرقی نمی‌کند که شما چه موقعیتی داشته باشید. احساسات برای آن‌هایی که در نقش مدیریت پروژه و رهبری مشغول به کار هستند، اهمیت ویژه‌ای دارد و نقش مستقیمی ‌در موفقیت ما به‌عنوان مدیران پروژه و رهبران ایفا می‌کند.

من جزء پنج‌میلیون نفر خریدار کتاب اول دانیل گلمن، با عنوان «هوش هیجانی: چرا مهم‌تر از ضریب هوشی است»، نبودم. این کتاب برای اولین بار در سال 1997 منتشر شد. درواقع، من تا زمانی‌که در زمینه‌ی آگاهی هیجانی شروع به کار کردم حتی مطمئن نبودم هوش هیجانی به چه معناست. آن موقع زمانی بود که تصمیم گرفتم هوش هیجانی را در برنامه‌ی درسی مدیریت پروژه بگنجانم، درسی که در دانشگاه نورث‌وسترن آن را تدریس می‌کردم. نخستین گام برای بهبود این بود که پذیرفته بودم از نظر هوش هیجانی بسیار ضعیف هستم. از آن مهم‌تر اینکه، به‌عنوان یک مدیر پروژه شروع به رشد، تغییر و کسب تجربه‌های موفقیت‌آمیز بیشتر کرده بودم.

پس از تجربه‌ی موفقم در ارتباط با هوش هیجانی، پژوهش‌هایی را انجام دادم تا تجارب مدیران دیگر را در این زمینه بررسی کنم. در اواخر سال 2005، با یک بررسی پیمایشی روی بیش از 100 مدیر پروژه، عقاید و اندیشه‌های آن‌ها را درباره‌ی هوش هیجانی ارزیابی کردم. نتایج بسیار جالب بود. بسیاری از مدیران پروژه که با آن‌ها مصاحبه کردم، بر این عقیده بودند که هوش هیجانی برای موفقیتشان مهم است. آن‌ها علاقه‌مند بودند که در این زمینه بیشتر بیاموزند؛ باوجوداین، بررسی‌ها نشان داد که بسیاری از مدیران درباره‌ی هوش هیجانی چیز زیادی نمی‌دانند.

من این موضوع را از سال 2005، در بیش از چهل رخداد با حضور هزاران نفر از مدیران پروژه ارائه کرده‌ام. بیشتر افراد نسبت به این موضوع علاقه‌مند هستند. افرادی هم وجود دارند که به‌صورت طبیعی هوش هیجانی دارند، اما بیشتر افرادی که با آن‌ها صحبت کردم، می‌خواستند بدانند چگونه می‌توانند درباره‌ی احساسات و هوش هیجانی بیشتر بیاموزند.